این روز های لعنتی آخر هیجیده سالگی دستاشو محکم گذاشته رو گلوم و ولکن هم نیست. پر قدرت داره به کار خودش ادامه میده. راستش تا دودیقه پیش کم اورده بودم. از رانندگی خسته شده بودم، کلاس عکاسیمو نرفتم. یه گوشه نشستم و خشمم رو سر گوشیم خالیم کردم. الان چی؟! الان؟!
همین الان فهمیدم که نباید تسلیم این غول کوچولوی عزیز بشم!. باید با تمام وجودم برای اهدافی که تا قبل از تموم شدن این عدد کذایی نوشته بودم ، برسم. باید پرقدرتتر باشم. باید قویتر باشم. باید خودمتر باشم.
+ شاید شادیم مصنوعی شده و خنده هام الکی ولی من برای دوباره ساختنشون تلاش میکنم
رو ,یه ,الان , ,خودمتر ,شاید ,باشم باید ,باید قویتر ,باید خودمتر ,قویتر باشم ,پرقدرتتر باشم
درباره این سایت